English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (8911 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aviation U هوانوردی
aviation U هوایی هوانیروز
aviation U هواپیمایی
aviation pay U فوق العاده پرواز
aviation authority U امور هواپیمایی
aviation channels U کانالهای هوایی
aviation badge U نشان خلبانی هوانیروز
aviation aeronautics U هوانوردی
army aviation U هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
aviation weather U مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
aviation snips U قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
naval aviation U هوا دریا
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
aviation psychology U روانشناسی هوانوردی
aviation medicine U سیستم پزشکی هوایی
aviation medicine U طب هوایی
aviation gasoline U بنزین هواپیما
aviation fuel U سوخت هواپیما
aviation badge U ارم خلبانی
aviation duty U شغل خلبانی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
aviation duty U شغل پروازی
aviation ordnance , man U متخصص جنگ افزار هواپیما
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
aviation sotre keeper U انبار دار قسمت هواپیمایی
aviation life support equipment U وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
self organization U سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
organization U سازمان
organization U ترتیب
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization U تشکیلات سازماندهی
organization U سازمان بندی
organization U تشکیلات
organization U سازمان دادن ارایش دادن موضع
organization U یکان قسمت
organization control U کنترل سازمانی
organization chart U نمودارسازمان یکان
organization chart U لوحه سازمان
sensory organization U سازمان حسی
organization of the ground U سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
organization scheme U نمودار سازمانی
charity organization U سازمان خیریه
economic organization U سازمان اقتصادی
planning organization U سازمان برنامه
beach organization U یکان ساحلی
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
social organization U سازمان اجتماعی
file organization U سازمان پرونده
data organization U سازمان داده ها
visual organization U سازمان دیداری
task organization U سازمان برای رزم
consumer organization U سازمان حمایت از مصرف کنندگان
coliform organization U کلی باسیل
file organization U سازمان فایل
nonprofit organization U سازمان غیر انتفاعی
nonprofit organization U سازمان غیرانتفاعی
task organization U سازمان رزمی
task organization U سازمان دادان برای رزم برش رزمی
labor organization U سازمان کارگری
table of organization U جدول سازمان
organization chart U نمودار سازمانی
organization for economic co opration U سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
data set organization U سازماندهی مجموعه داده ها
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
food and agricultural organization U سازمان خواروبار وکشاورزی
food and agricultural organization U از موسسات وابسته به سازمان ملل متحدکه به سال 5491 تاسیس وهدفش بررسی وضع تولیدمحصولات کشاورزی و سایراغذیه است
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central treaty organization U انگلستان
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
social security organization U سازمان تامین اجتماعی
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
world health organization U سازمان بهداشت جهانی
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Organization of American States U سازمان دول امریکایی
brucsels treaty organization U سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
united nations organization U سازمان ملل متحد
Our organization is just standing on its own feet. U تشکیلات ما تازه دارد جان می گیرد
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
North Atlantic Treaty Organization U ناتو
Organization of Petroleum Exporting Countries U سازمانصادرکنندگاننفتخام
organization for european economic coopr U سازمان همکاری اقتصادی اروپا
civil U مدنی
civil U درونی
civil U کشوری
civil U خدمات شهری
civil U شخصی
civil U داخلی حقوقی
civil U حقوق
civil U غیرنظامی
civil U شهری
civil U غیر نظامی
north atlantic treaty organization (nato U پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
north atlantic treaty organization (nato U سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
south east asia treaty organization U مان در بانکوک است
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil wrong U خطای مدنی
civil year U سال عرفی
code civil U قانون مدنی
civil marriage U ازدواج محضری
civil divorce U موسسهایکهجنبهایالتیدارد
civil disobedience U نافرمانی شهروندان
civil disobedience U مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil defence U موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil marriages U ازدواج محضری
civil twilight U شفق و فلق غیرنظامی
civil time U زمان عرفی
civil servant U مستخدم کشوری
civil wars U جنگ داخلی
Civil Service U خدمات کشوری
Civil Service U خدمات اجتماعی
civil rights U حقوق مدنی
civil rights U حقوق اجتماعی
civil liberties U ازادی مدنی
civil liberty U ازادی مدنی
civil law U حقوق مدنی
civil action U دعوی مدنی یا حقوقی
civil action U دعوی مدنی
civil advisor U مستشار غیرنظامی
civil advisor U مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil affairs U امور غیرنظامیان
civil affairs U عملیات مردم یاری
civil aircraft U هواپیمای غیر نظامی
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil war U جنگ داخلی
civil engineering U مهندسی ساختمان
civil engineering U مهندسی راه و ساختمان
civil servant U مستخدم دولتی
civil servant U مستخدم یا کارمند دولت
civil servants U مستخدم کشوری
civil servants U مستخدم دولتی
civil servants U مستخدم یا کارمند دولت
civil engineer U مهندس راه وساختمان
civil engineer U مهندس راه و ساختمان
civil engineer U مهندس ساختمان
civil engineer U مهندس شهرسازی
civil engineers U مهندس راه وساختمان
civil engineers U مهندس راه و ساختمان
civil engineers U مهندس ساختمان
civil engineers U مهندس شهرسازی
civil censorship U سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil time U ساعت معمولی
civil injury U اضرار مدنی
civil liability U مسئوولیت مدنی
civil litigation U دادرسی مدنی
civil low U حقوق مدنی
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
civil partnership U شرکت مدنی
civil liability U ضمان
civil procedure U اصول محاکمات حقوقی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
civil proceedings U اقدامات حقوقی
civil services U خدمات دولتی
civil time U ساعت محلی
civil injury U خسارت مدنی
civil disturbances U اغتشاشات غیرنظامی
civil defense U دفاع غیر نظامی
civil degradation U محرومیت از حقوق مدنی
civil defense U پدافند غیر نظامی
civil death U محرومیت از حقوق مدنی
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
civil department U تشکیلات کشوری
civil code U قانون مدنی
civil disturbances U اغتشاشات داخلی
Keep a civil tongue in your head. U حرف دهنت رابفهم
Deprivation of ones civil rights . U محرومیت از حقوق مدنی
civil court division U بخش دادگاه مدنی
civil status office U دفتر سجل و احوال
civil damage assessment U ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
civil servant [British E] U کارمند دولت
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
civil defence service U خدمات کشوری
civil engineering works U بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
civil nuclear powers U کشوردارای قدرت اتمی
riot and civil commotion U اعتصاب و تظاهرات
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
principle of civil litigation U اصول محاکمات مدنی
civil military action U عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military relations U روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil nuclear powers U کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
entitle to civil rights U متمتع از حقوق مدنی
civil military action U عملیات مردم یاری
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair U معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history Forum search
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
1رئیس ارگان
1من در هیچ سازمانی کار نمی کنم
1استخدام عبارت از پرکردن و پرنگهداشتن پست های خالی درتشکیل سازمان به اساس اهلیت، لیاقت و شایستگی میباشد
0federal civil service
0organization
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com